کد مطلب:329519 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:191

بوسیدن گلوی برادر
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

در بعضی از مقاتل آمده : زینب (س ) خم شد و بدن پاره پاره برادر را در آغوش گرفت و دهانش را روی حلقوم بریده برادر نهاد و می بوسید و می گفت :

((اخی ! لو خیرت بین الرحیل و المقام عندك لاخترت المقام عندك و لو ان السباع تاءكل من لحمی ))؛ ای برادرم ! اگر مرا بین سكونت در كنار تو (در كربلا) و بین رفتن به سوی مدینه ، مخیر می نمودند، سكونت همراه تو را بر می گزیدم ، گرچه درندگان بیابان گوشت بدنم را بخورند.(124)

چون چاره نیست ، می روم و می گذارمت

ای پاره پاره تن به خدا می سپارمت

سپس گفت : ((یابن امی لقد كللت عن المدافعة لهؤ لاء و الاطفال و هذا متنی قد اسود من الضرب ))؛ ای پسر مادرم ، از نگهداری این كودكان و بانوان ، در برابر دشمن ، كوفته و درمانده شده ام و این كمر (یا چهره ) من است كه بر اثر ضربه دشمن ، سیاه شده است

124-2- معالي السبطين ، ج 2، ص 55